میدونستی دلم پیش تو گیره

ببینم غمگینی قلبم میمیره

تو چشمات مثل آهو نافذ عشق

ببین قلبم به اون چشمات اسیره

 

دنیای من هستی 

چشمان تو دریاست

وقتی نباشی تو

 دستان من تنهاست

تصویر خندانت

 پیش نگاه من

یک منظره

 یک عکس

 یک پنجره رویاست

 

شعرهایم همه از جنس گل و آینه اند

می توانی تو درآن روی خودت را بینی

دل اگر تو بدهی ساده به من

پای شعرم تو اگر بنشینی

 

 می توانی تو بفهمی این را

شعرهایم همه از جنس تواند

هرچه هستند تو باعث شده ای

چه غزل باشد و چه شعرنواند